جدول جو
جدول جو

معنی لوطی بازی - جستجوی لغت در جدول جو

لوطی بازی
کار لوطی، عمل لوطی، عملی سبکسرانه،
- لوطی بازی درآوردن، کار لوطیان کردن، چون لوطیان رفتار کردن
لغت نامه دهخدا
لوطی بازی
لوسبازی رندی بامو نبازی کارو عمل لوطی عمل سبکسرانه. یا لوطی بازی در آوردن، مانند لوطیان رفتار کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ /کُو)
کولیگری. رجوع به کولیگری شود.
- کولی بازی درآوردن، کولیگری کردن. رجوع به کولیگری شود
لغت نامه دهخدا
عمل گوی باز، کار گوی باز، گوی باختن، بازی کردن با گوی:
پس از چه رسد سرفرازی مرا
چو کوشش ترا گوی بازی مرا،
اسدی،
در این روز به کدو زدن و لهو و لعب و گوی بازی کردن مشغول باشند، (تاریخ قم ص 248)
لغت نامه دهخدا
عمل مردم لوس، ننری
لغت نامه دهخدا
تصویری از غوطه بازی
تصویر غوطه بازی
فرو رفتگی در آب غوص
فرهنگ لغت هوشیار
بازی با گوی و چوگان: پس از چه رسد سر فرازی مرا چو کوشش ترا گوی بازی مرا، عمل و شغل گوی باز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوس بازی
تصویر لوس بازی
عمل کسی که لوس و ننر است. یا لوس بازی درآوردن، لوس شدن ننری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
الم شنگه، جاروجنجال، قشقرق، کولیگری
فرهنگ واژه مترادف متضاد